شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام دوستان

mp3 player شوکر

انديشه نگار

+ گاهي به آخرين پيراهنم فکر ميکنم که مرگ در آن‌ رخ ميدهد…….
انديشه نگار
ديروز 4:29 عصر
mariii
ان شالله به زودي براي من
انديشه نگار
@mariii خدا نکنه دوست من
+ حرفاتونو تو خودتون نگه دارين جاش امن تره..!
*ترخون بانو*
ديروز 1:15 عصر
+ کاشکي سر بشکند دل نشکند
واااي دده، نميشه هيشکدوم نشکنه حالاااا؟؟
+ عشق زماني‌ست که کسي را ملاقات مي‌کني و به تو درباره‌ي تو چيز تازه‌اي مي‌گويد... #آندره_برتون

2-دست خط

+ غير از تو جاي هيچ کسي نيست در دلم اين مسأله ميان من و عشق حل شده است
+ + گاهي دلت مي‌خواهد به اندازه ي تمام دنيا از غوغاي *واژهـ ها* به سُـکوت عليه السلام پناه ببري و گاه مي‌خواهي بلندترين واژه هـايَت را بر سر دنيا *فريـاد* بزني و دست آخر هروله کنان ميان سکــوت و فريــاد با خود زمزمه کني: *«وَ تِلکَ الاَيّامُ نُداوِلُها بَينَ النّاس»* . . آفتابــ
مرسي از پارسي که هنوز انگيزه ي نوشتن مي ده، هر چند که ديگر *لامخاطب في پارسي عليه الرحمه*
نحن نحب التحدث أكثر من الشعر، لكننا نحب ذلك، لذلك نحن جمهور.
بعدی همه 17 نظر قبلی
هما بانو
عزيزم :) @};-
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583 https://eitaa.com/parsiblog
+ هُوَ الصبور... من انتظار کشيدن را بلد نيستم اما اين را خوب مي‌دانم... وقتش که برسد تو خوداَت مي‌آيي، «*نا گَـ ـهان*»... در من *شِـ ـعر* مي‌شَوي... و از لَبـ ـهايم *سَرازيـ ـر*... . . آفتابــ
لوکيشن: کاخ چهل ستون(عمارت کلاه فرنگي) قزوين
هما بانو
وااااااااااااااااااااااي خيلي قشنگگگگگگگگگ :) @};- @};-
بعدی همه 26 نظر قبلی
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583 https://eitaa.com/parsiblog
+ [تلگرام] + من سالـ ـهاست که *نيستـ ـم*! نيستم که بدانم تمام هستي شما را فَريـاد مي‌زند چه بيچـ ـاره من که خويش را از اين همه حضـور *دَريـغ* کرده‌ام آقا جان... . . آفتابــ:(
عالي
2-FDAN
دست خط رو برم=)خيلي خوشم اومد=)
بعدی همه 26 نظر قبلی
آه که در فرآق او .....
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583 https://eitaa.com/parsiblog
+ مسافرانه کوله بار بربسته است ره توشه اي از عشق بر دوش دل گرفته عزم سفر دارد رهسپار دوردست هاي ناپيدا سر به زير ميرود . . انديشه نگار
*قاصدك*
:'(
قربون دلت
+ [تلگرام] . *همه هست آرزويم که ببينم از تو رويي ....* .
خيلي دوست دارم خط کار کنم ولي دستخطم اصلا خوب نيست ولي خيلي لذت ميبرم از ديدن هنر خط و هنر خط شما
همه 6 نظر
{a h=golvaje77}شبستان نور{/a} سپاس@};-
+ به ديگران بدون هيچ چشم‌داشتي خوبي کنيد، به اين معني که از کسي کينه به دل نگيريد، به‌روي ديگران لبخند بزنيد، به لطيفه‌هايي که تعريف مي‌کنند بخنديد، به کساني‌که مِهرشان را در دل داريد، هديه بدهيد، پاي درددل‌‌شان بنشينيد، تجارب‌ و شکست‌هايتان را نزد ديگران بازگو کنيد تا از اشتباهات شما درس بگيرند. خلاصه‌ي کلام اينکه عشق و محبت‌تان را با دست‌ودل‌بازي خرج کنيد.
مهرباني #
خدا کند بشود
+ [وبلاگ] شکر کامل
+ هو الشّهيد * تو در قنوت مگر از خدا چه خواسته اي كه اينچنين پر و بالت تمام سوخته است تو مست اينطرف افتاده اي سراپا خون و آنطرف تهي از باده ... جام سوخته است چه بيت زيبايي في البداهه ساخته اي !! تنت چنان غزلي ناتمام سوخته است * #زين_العابدين_آذرارجمند #لنگرودي
#مرگ_بر_امريکا
هما بانو
*مرگ بر آمريکا*
همه 7 نظر
شهادت ات مبارک
به خون آغشته اي نواي هجرت مي کني تيشه به ريشه ات مي کوبي دردم نمي پرسي نمي خواني با من بگو تو قصيده دان کدام باده فروشي که هجرت مي کند به کوي محنت آه از اينهمه گناه بي حکمت اي حال به اين احوال
+ #معرفي_کتاب *راض ِبابا* «راضِ بابا» روايت شخصيت دختري نوجوان است. دختري که تمام تلاشش را به کار مي‌بندد تا در زندگي اول باشد. در شانزدهمين بهار عمرش حادثهاي رخ ميدهد و او را در رسيدن به خواستهاش کمک ميکند؛ انفجاري که در سال 1387 در حسينيه سيدالشهداي شيراز رخ داده و نقطه اوج زندگي او را رقم مي‌زند.
my writings
103/1/17
شهيد راضيه کشاورز 11 شهريور 1371 در ظهر گرم تابستاني هم‌زمان با نواي اذان ظهر در مرودشت شيراز به دنيا آمد. والدينش به خاطر ارادتي که به خانم فاطمه زهرا (سلام الله عليها) داشتند نام راضيه را برايش برگزيدند.
روزها يکي پس از ديگري سپري مي‌شدند. راضيه بزرگتر مي‌شد و با وجودش شور و نشاط مضاعفي به خانه مي‌بخشيد. از همان کودکي روحيه‌اي شاداب و پرشور و نشاط داشت و لطافت و مهرباني‌اش به وضوح در برخورد با اطرافيان آشکار بود. راضيه تا قبل از بهار 16 سالگيش موقعيت هاي چشمگيري را در زمينه ورزش کاراته، مسابقات قرآن و درس و تحصيل کسب کرد.
بعدی همه 17 نظر قبلی
* کميل *
{a h=khckdk}غزل صداقت{/a} ديدم راويش خانمه نگرفتم :-|
http://hizbolah.parsiblog.com/Old/Feeds/ عجب :ا
mp3 player شوکر
2-مشکات
رتبه 0
0 برگزیده
53 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
2-مشکات عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top