سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با اندرزهاست که غفلت زدوده می شود [امام علی علیه السلام]
مشکات

هنوز برق چشماشو بخاطر دارم .

در را که باز کردم ، با هیجان خاصی گفت :

زود باش ، زود باش حاضر شو تا بریم .

پرسیدم : کجا ؟

گفت : میدون انقلاب !

پرسیدم : چـرا ؟

گفت : مردم ریختن تو خیابونا ، بساطیه !

پرسیدم : مگه چه خبره ؟

گفت : آقا رو ! دنیا را آب ببره ، رفیق مارو خواب میبره .

بابا ! می خوایم انقلاب کنیم !

وسط حرفش پریدم و پرسیدم : چه انقلابی ؟!

نگاه مات معنا داری بهم کرد و گفت :

یعنی چی ؟ مردم انقلاب می کنن تا چی بشه ؟ حکومت عوض بشه دیگه .

در را بروش بستم ! از پشت در فریاد زد :

دیونه چرا درو بستی ؟

بلند گفتم : هر وقت انقلاب فرهنگی کردید ، خبرم کن !


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط محمود علیمرادیان 96/1/30:: 9:16 عصر     |     () نظر
   1   2   3   4      >