نظرات ارسالي
شهيد هادي
98/6/5
2-مشکات
نوشتار زيباي شما را درباره ي بعثت خواندم . رواني و زوشني قلم شما ، از روشني درون شماست که بازتابش ، در برون بر روي کاغذ است . ياد آن آيه افتادم : که خداوند به مومنان نوري عطا مي کند ، که با آن نور طي طريق مي کنند . نور دلتان افزون باد !
قلمدون
@};- بزرگواريد
2 فرد دیگر
7 فرد دیگر
+
ديشب رفتم منزل پدر شوهر هم به مناسبت تبريک عيد مبعث و هم اينکه با کمک مادر شوهر ناهار امروز رو هم درست کنم که بخوام روزه بگيرم ديگه مجبور نباشم صبح بلند شم و با آرامش خاطر بخوابم..مادر شوهر سبدهاي پر از نعناي سبز شسته رو اورد خرد کنه گفتم بده به من خودم خرد مي کنم .. مادر شوهرم بيچاره هي تاکيد مي کرد کارد خيلي تيز هست و مواظب انگشتام و دستم باشم ..راست مي گفت کارد بسيار تيز و برنده بود،

شهيد هادي
97/1/26
1 فرد دیگر
12 فرد دیگر
انديشه نگار
96/2/31
انديشه نگار
96/2/6
1 فرد دیگر
14 فرد دیگر
+
[تلگرام]
.
چادر مشکي تو
برايت امنيت مي آورد
خيالت راحت،
گرگ ها هميشه به دنبال شنل قرمزي هستند...
.

*مرگ بر آمريکا*
96/2/6
+
[تلگرام]
مغرورم و کم حوصله ام پر هيجانم
تصميم گرفتم که ببندم چمدانم
من قصدسفر کردم از اين خانه وليکن
اي کاش تو اصرار کني تا که بمانم

*ترخون بانو*
96/2/5
+
[تلگرام]
به دلم افتاده
همين روزهاست
که مي آيي
و ارديبهشت من
ارديبعِشق ميشود...
.
.
عليرضا اسفندياري

انديشه نگار
96/2/5
+
دلم تنگ است مي داني...

جايي براي گفتن حرفها
96/2/4